جدول جو
جدول جو

معنی علی الحساب - جستجوی لغت در جدول جو

علی الحساب
بنابر حساب، دریافت یا پرداخت پولی پیش از موعد پرداخت
تصویری از علی الحساب
تصویر علی الحساب
فرهنگ فارسی عمید
علی الحساب
(گُ دَ)
بنابر حساب. مبتنی بر حساب، در اصطلاح امور حسابداری و در معاملات هنگامی که کسی از حساب معینی پول پیش از موعد پرداخت یا قبل از تصفیۀ آن، بگیرد گویند: ’علی الحساب گرفت’. گرفتن مبلغی پیش از حصول موعد پرداخت یا واریز
لغت نامه دهخدا
علی الحساب
به شمار پرداخت
تصویری از علی الحساب
تصویر علی الحساب
فرهنگ لغت هوشیار
علی الحساب
((عَ لَ لْ. حِ))
به صورت بخشی از پرداخت یا دریافت بدهی، مزد و مانند
تصویری از علی الحساب
تصویر علی الحساب
فرهنگ فارسی معین
علی الحساب
پیش پرداخت، پیش دریافت، پیش ستان
تصویری از علی الحساب
تصویر علی الحساب
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ اَ بَ)
دهی است از دهستان کلیایی، بخش سنقر کلیایی، شهرستان کرمانشاهان. واقع در 29 هزارگزی باختر سنقر، و یک هزارگزی الیاسان. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، و دارای 145 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب و توتون است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و صنایع دستی آنان بافتن قالیچه و جاجیم و پلاس است. راه آن از طریق کل سفید اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ)
بی درنگ. درحال. دروقت. فوری. فوراً. کنایه از زود و شتاب. (آنندراج) :
بباید علی الحال کابینش کرد
بیرزد به کابین چنین دختری.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
بنابرحساب مبتنی برحساب، هنگامی که کسی از حساب معینی پولی پیش از موعدپرداخت یا قبول از تصفیه آن بگیرد گویند: علی الحساب گرفت گرفتن مبلغی پیش از خصول موعد پرداخت یا واریز: علی الحساب مبلغ. . ریال باقای. . کار سازی فرمایید. کار سازی فرمایید
فرهنگ لغت هوشیار
دردم زود در حال بی درنگ فورا، علی ای حال: ابو موسی الاشعری گفت علی الحال باز باید گشادن (خانه را) تا بنگرم بازگشادند بضرورت. . یا علی الحالات کلها. درهمه حالات
فرهنگ لغت هوشیار